درد دل
درد دل عاشقانه وارد شین درد دل کنین
|
||||||||||||||||
1 فروردين 1386برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : MORTEZA GHASEMI
خیلی سخته که به یکی دل بسته باشیو شک داشته باشی که اون می خوادت یا نه.
به خاطرش از خیلی چیزا بگذریو ندونی که اون می خوادت یا نه. خیلی سخته که ادم این همه سختی بکشه و اخرش بفهمه اونی که می خوادش با یکی دیگه قول و قرار ....... ................................................................................... گفتمش آغاز درد عشق چیست؟ ............................................................................... نشستم پای مشروب گفتن:بخور بگو:به سلامتی اونی که دوسش دار پیکو به لبم نزدیک کردم نخوردم ولی گفتم به سلامتی اونی که از وجودش نفس میکشم گفتند تو که نخوردی؟ گفتم:سلامتیشو تو پاکی میخوام نه تو مستی........ حالا شما بگید به سلامتی کی نمی خورید؟ ...................................................................................... خیلی سخته. . .
خیلی سخته شبا با درد عشق کسی بخوابی که با یادش زندگی میکنی خیلی سخته صبح به عشق اینکه امروز زنگ میزنه بیدار شی و تا شب به عقربه های ساعت نگاه کنی اما دریغ از یه تک زنگ خیلی سخته موقع شام و ناهار به یاد اون روزها که نگران غذاخوردن همدیگه بودیم جوری غذا بخوری که انگار داری غذای مرگ میخوری خیلی سخته موقع خوندن کتاب درسی یاد اون موقعی بیفتی که ازت قول گرفته بود درس بخونی خیلی سخته ببینی کوچولوهای فامیل دارن به همدیگه واسه عروسکاشون حسودی میکنن .یاد روزایی بیفتی که واسه دوست داشتن یه اشنا حسودی میکردی و ازش قول میگرفتی جز تو هیچکسو دوست نداشته باشه خیلی سخته اهنگایی رو گوش بدی که مورد علاقه اون بوده خیلی سخته شب تا صبح . صبح تا شب اس ام اس هایی رو بخونی که یاداور خاطرات روزمره اش بوده و تک تک کاراشو واست نوشته خیلی سخته وقتی داری شیرینی نامزدی به دوستات میدی اینجوری داغون بشی خیلی سخته. . . به خدا خیلی سخته . . . . . . . . تو را چه به فرهاد! یک فرهاد است و یک بیستون عاشقی تو همین یک وجب دیوار فاصله را بردار . . . من باورت میکنم ............................................................................................................................. خدايا فقط تو را مي خواهم.....باور کرده ام که فقط تويي سنگ صبور حرف هايم
چگونه بگويم بدون او مي ميرم....او رفته و در باورم نيست نبودنش...
بار خدايا دوست دارم مرا بفهمد حتي براي يه لحظه .................................................................... از باران٬ با ترانه میخورد بر بام خانه ..................................................... نه از آشنایان وفا دیده ام نه از باده نوشان صفادیده ام ز نامردمی ها نرنجد دلم که از چشم خود هم خطا دیده ام. .................................................... من پذیرفتم شکست خویش را
.................................................................................... نظرات شما عزیزان:
سلام . کاش یه مقدار تو اینترنت راجع به رعایت حقوق و احساسات زن از جانب شوهر بیش تر می نوشتن . همش راجع به نکاتیه که زن باید ر عایت کنه. نشد که .
آدمیان بدانید عشق شجاعت می خواهد و فقط خود شما هستید که می توانید از عشقتان مراقبت کنید چون اقوام شما محبت شما را می خواهند و اگر ببینند عشق شما سد ر اهشان شده و محبت کم تری از حد انتظارشان دریافت می کنند غیرمنصفانه و با روشی خاص کاری می کنند که بین شما و عشقتان فاصله بیافتد. انگشت شمارند کسانی که از ته دل منصفند. دیگران به نیازهای سصحی خود فکر می کنند و نه تقدس بنای ازدواج و نه محکم کردن پیوند شما. آنها به این درک نرسیده اند که پیوند شما مقدس ترین پیوند عالم است و از آنجا که شما را برخلاف عقیده ی خود می بینند از مکارترین ابزارها کمک می گیرند. آقایان شما نمی دانید زن شما عاشق شماست شما بعضیاتون فکر میکنید اون هیستری داره یا فکر می کنید برهم زننده ی پیوند فامیلی شماست در حالی که خیلی اوقات اتفاقا همون زنی که شما درباره اش اینطوری فکر کردین ، اصلا اینطوری بودن توی خونش نیست و فقط شاید متوجه حرکات خاص و مکاربودن دیگران شده همون چیزی که شما شاید هیچ وقت نفهمید و اگه هم در گوشه ی ذهنتون چنین احساسیو درک کردید سریع با سرکوب زنتون ، از واقعیت فرار کرده و زن خود را به مرور سرخورده می کنید. این شاید دقیقا همون چیزیه که بعضی از اقوام به ظاهر خیرخواه شما و در حقیقت گاهی دوست گاهی دشمن شما قلبا می خواهند. آقایان زن خود را دست کم نگیرید او بی ارزش نیست او پی خوشبختی شماست اگر از او میوه های مرغوب محبت و عشق می خواهید اگر میخواهید هر دو پیشرفت کنید دلش را نشکنیدو شخصیتش را خاکستر نسازید. شاید تا امام زمان ظهور نکند شما نتوانید به ارج و قرب نقش همسری زن خود پی ببرید. آقایان بجنبید قبل ازینکه جای عشق در قلب خانم شما ،خاکستر بنشیند.عاشق درست و حسابی عاقلانه گام بر می دارد اما هرگز ترسو نیست. پاسخ:مرسی گلم . حرفات قشنگه
سلام از همتون میخوام کمکم کنین من 7 روزه همسرمو ندیدم توی این دنیاهم هیچکس جز اون آرومم نمیکنه توروخدا دعا کنید برم سرخونه زندگیم بخدا خسته شدم کارم شده گریه کردن آرزوی مرگ دارم همسرمم همش میگه کار دارم دست از سرم بردار شما بگید پس من باکی حرف بزنم؟ای خداااااااااا چرا کمکم نمیکنی؟خستهام
اهایی شماهایی که عاشقید قدراین روزاروبدونید بهش بگید که دوسش دارید منم روزی یکیو خیلی دوس داشتم ولی حالاخیلی دیره بزور ازدواج کردم بعداز چندسال فهمیدم اونم دوسم داشته حتی بیشترازخودم ولی حالا چه فایده کاشکی دنیا برمیگشت به سال ۸۴خیلی دوست دارم پسر خاله
دلم خیلی گرفته خیلی
فدات بشم گلم : خیلی خودتو ناراحت نکن
خدایا کمکم کن دنیام بهش گره خورده تو رو عظمتت گره رو کورش کن.
این که کنار قلبم داره کار می کنه دلست که تو ساختی تو که از نیت من باخبری. خدایا می خوام بدونی که دوستش دارم .......کاش میشد مستقیم توچشاش نگاه کنم بگم دوست دارم ولی چیکار کنم نمی تونم گاهی وقتا اشک تو چشام حلقه میشه ... اینو میخوام باور کنم که بدون اون نمی تونم .............کی میگه پسرا احساس ندارن کاش غرور نبود..........اون وقت که دارم فکر میکنم اگه یکی دیگه رو بخواد زندگیم +_- (دستو بستن دل بی دست وپا .....) . . . . . مرد باید بود و رفت باید گذشت از جان خویش پیش چشم آدم آواره گل ها بوی کاه گل میدهد یه مسافر غریبم راهی یه راه دورم .راهی یه کوله راهم کوله بار عشق بستم نکن از دلم گلایه باید از تو میگذشتم . ای نگاه آبی ناز کاش تو مهربون نبودی میون این همه آدم تو یه همزبون نبودی. ای که واسه خاطر من دل مردمو شکستی دیگه از خودم بریدم دیگه از آینه خستم................ ص
سلام
ممنون از نظرت لینک شدی پاسخ:سلام شیوا بازم بیا نظر بده ،بهت سر میزنم نریمان
ساعت7:29---4 تير 1391
سلام وبلاگ قشنگی داری . واقعا این همه درد داری. غم نخور درست میشه
پاسخ:ممنونم انشاالله
آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||||||||||
|